روز خبرنگار تبریک ندارد؛ اگر...
یادداشت - محمدمهدی شهریاری، رییس مجمع نمایندگان خراسان شمالی
چند شب و روز دیگر را که سپری کنیم، به هفدهم مرداد می رسیم؛ آدینه ای که امسال با روز خبرنگار مصادف شده و به رسم هر سال، مسئولان در تریبون ها یا دیدارهای حضوری، از تلاش های این عزیزان تجلیل می کنند و از نقش مهم رسانه ها در آگاه سازی آحاد جامعه و تحقق توسعه و پیشرفت کشور سخن سرایی می کنند.
با این همه، انبوه مسائل و مشکلاتی که اصحاب رسانه با آن مواجه هستند، چنان عرصه را بر آن ها تنگ کرده است که اگر راه حل های عاجلی اندیشیده نشود، این روز و این مناسبت برای این قشر نه تنها مبارک نیست و جای تبریک گفتن ندارد، بلکه می تواند همانند نمکی بر زخم کهنه و دیرعلاج شان باشد.
بی تعارف باید گفت این روزها حال و روز اغلب رسانه های ما و اهالی رسانه، خوش نیست. در این شرایط تحریم و رکود کسب و کارها، رسانه های مکتوب سخت درگیر جذب آگهی و فراهم کردن کاغذ روزنامه ای برای تداوم انتشار هستند.
رسانه های مجازی هم در یک رقابت نفس گیر، درگیری های مشابهی برای جذب مخاطب و آگهی و حامی مالی دارند. هر دوی این دسته رسانه ها به دلیل فشارهای ناشی از افزایش شدید هزینه های جاری اعم از هزینه پرسنلی و تجهیزات و بیمه و دستمزد و نظایر آن، به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، دست به تعدیل نیرو زده اند.
در واقع، بسیاری از خبرنگاران و عوامل فنی شاغل در رسانه ها، در آستانه روز خبرنگار، اخراج شده و شغل و ممر درآمد خود را از دست داده اند.
شوربختانه باید گفت خبرنگار، و رسانه، در کشور ما به مرغ عروسی و عزا می ماند!
هر جا مشکل و مسئله ای پیش می آید، اولین انگشت اتهام به سوی رسانه و اصحابش نشانه می رود. عده ای عادت دارند هنگام بروز تنش های سیاسی و اجتماعی و تشدید مشکلات فرهنگی و اقتصادی، پای رسانه را به عنوان متهم اصلی به میان بکشند.
در نگاه اینان، این رسانه ها و خبرنگاران هستند که باعث بروز مشکلات می شوند وگرنه توجه کسی به آن ها جلب نمی شد تا دردسر درست شود! در این نگاه، اگر رسانه ای با انتشار یک خبر یا گزارش تحقیقی موثق، نور اندکی بر تاریکخانه فساد یکی از افراد یا سازمان های صاحب نفوذ بتاباند و آسودگی شان، برآشفته و مردم و دستگاه های نظارتی حساس شوند، رسانه و خبرنگارش بابت این امر مقصرند و باید جلوی زبان و قلم و دوربین شان را گرفت!
اگر در نقطه ای از کشور، تنش سیاسی و یا اجتماعی به دلیل سوء مدیریت و ناکارآمدی متولیان رخ دهد و اعتراضات مردمی بالا بگیرد و رسانه ها آن را منعکس کنند، باز مسئول بروز بحران، رسانه و خبرنگار است و باید با آن ها برخورد شود! اگر تورم فزاینده و افسارگسیخته و بیکاری و رکود اقتصادی و نرخ صعودی سکه و دلار، بلای جان مردم شده و آن ها را به ستوه آورده، باز این رسانه است که با گزارش های انتقادی و گفت و گو با مردم و کارشناسان، باعث نارضایتی جامعه از عملکرد مدیران و بروز سرخوردگی و نا امیدی شده است و فی الفور باید پاسخگویش کرد! اگر تعارضات اجتماعی و معضلات فرهنگی در جامعه زیاد شده و با تشدید شکاف بین نسلی و تغییر ارزش ها و هنجارها در جامعه مواجه هستیم، رسانه و خبرنگار مقصر است! اگر فساد در ورزش زیاد شده و مردم از آن آگاه شده اند، مقصر اصلی رسانه و خبرنگار است و قس علی هذا.
ناگفته پیداست که رسانه، و به طریق اولی خبرنگار، نقش مهمی در اطلاع رسانی درست و بهنگام و اجماع سازی بین مردم و مسئولان برای اتخاذ تصمیم های بزرگ دارد. در عصر اطلاعات، توسعه جوامع بدون وجود رسانه های حرفه ای، آزاد، متنوع و متکثر که سرمایه اجتماعی را افزایش دهند، امکان پذیر نیست.
انتقال ارزش های فرهنگ ملی و میراث تاریخی، افزودن بر قدرت اقناع و بسیج کنندگی حکمروایان و نخبگان ملی، نقد عملکردها برای افزایش کارآمدی ساختار سیاسی و نهادهای اجتماعی، از دیگر نقش های حائز اهمیت رسانه و فعالان رسانه ای در دنیای مدرن است.
از منظر دینی نیز رسانه را می توان مهم ترین عنصر فعال در امر به معروف و نهی از منکر در قبال مسئولان دانست. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آزادی بیان و آزادی عمل رسانه ها پاس داشته شده است.
با این اوصاف، هر گونه ایجاد محدودیت برای فعالیت خبرنگاران و رسانه ها، در تضاد کامل با اهداف گفته شده قرار دارد و پیمودن مسیر توسعه کشور را دشوارتر از قبل می کند.
خبرنگاری در اکثر کشورها عموما شغلی با درآمد خوب و جایگاه اجتماعی بالاست اما در ایران شاغلان این حرفه از کمترین مزایای قانونی برخوردارند. ضعف شدید رسانه ها هم آنان را از ایفای تعهدات قانونی شان در قبال کارکنان زیرمجموعه خود بازداشته است.
در این شرایط، اگرچه رسیدگی به مشکلات معیشتی اهالی رسانه ضرورتی انکارناپذیر است اما مهم تر از آن، تاکید بر آزادی بیان و احترام به آزادی عمل رسانه هاست که خود به خود، اعتماد حداکثری مخاطب و جذب منابع مالی را در پی خواهد داشت.
از این منظر، لازم است مسئولان ما قدرت نقدپذیری خود را بالا ببرند؛ نقدهای رسانه ای منصفانه را با گوش جان بشنوند و برای جبران عقب ماندگی کشورمان از قطار توسعه و پیشرفت دنیا، این باور را در ضمیر خود تقویت کنند که آینه شکستن، خطاست. رسانه، و خبرنگار، باید اجازه داشته باشند که کاستی ها را نمایان کنند؛ دردها را بگویند و حرف دل مردم را بزنند.
به باور من، یکی از گام های بلند تحقق آشتی ملی و تغییر ریل سیاستگذاری در کشور، که پس از جنگ تحمیلی اخیر مورد تاکید بسیاری از دلسوزان ایران و نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت، عفو خبرنگاران زندانی و آزادی فعالان رسانه ای محبوس و صدور اجازه کار و فعالیت حرفه ای برای آن هاست.
این موضوع، زمینه ساز تحکیم انسجام جبهه داخلی و تحقق شعار و راهبرد آشتی ملی به عنوان عنصر اصلی تضمین کننده دوام و بقای نظام مردمی جمهوری اسلامی است. در همین راستا، ارائه حمایت های قانونی و اصلاحات حقوقی لازم به منظور آزادی عمل بیشتر رسانه ها نیز ضرورت دارد و می تواند بازگرداندن مرجعیت خبری به داخل کشور و کاستن از شمار مخاطبان رسانه های برون مرزی را رقم بزند و به تحکیم امنیت ملی کمک شایانی کند.
ایجاد تغییرات اساسی در گفتمان مسلط بر صدا و سیما هم ضرورت حیاتی دیگری است برای آن که تنها رسانه دیداری و شنیداری رسمی مملکت، برای همه ایرانیان، رسانه ملی باشد؛ نه صرفا برای اقلیتی صاحب تریبون در آن.
در آستانه روز خبرنگار، اگر برای ایران و #برای_مردم، بر این رویکردها توافق حاصل شود و این پیشنهادها جنبه اجرایی به خود بگیرد، آن گاه می توان این روز را به درستی تبریک گفت؛ هم به خبرنگاران و عموم فعالان رسانه ای بابت تلاش های گرانسنگ شان در مسیر اعتلای کشور؛ هم به مسئولان، بابت سعه صدر و توجه به یکی از مطالبات اصلی مردم یعنی آزادی رسانه ها؛ و هم به عموم جامعه که تغییرات ملموس در مدیریت کشور و گام برداشتن در مسیر توسعه پایدار را به عینه مشاهده خواهند کرد.